در سال ۱۹۷۶، آموری لووینز (Amory lovins)، تحلیلگر سیاست های انرژی، اصطلاح مسیر انرژی نرم را برای توصیف آینده ای جایگزین معرفی کرد. در این طرح بهره وری انرژی و منابع انرژی تجدید پذیر مناسب به طور مداوم جایگزین یک سیستم انرژی متمرکز بر پایه سوخت های فسیلی و هسته ای می شوند.
آموری لووینز در سال ۱۹۷۶ هنگامی که مقاله ای در امور خارجه با عنوان “استراتژی انرژی: جاده ای که در نظر گرفته نشده است” منتشر کرد، برجسته شد. لووینز در این مقاله اظهار داشت که ایالات متحده به یک دوراهی مهم رسیده و می تواند یکی از دو مسیر را طی کند. اولین راه اینکه بر اساس حمایت ایالات متحده از سیاست افزایش مداوم وابستگی به سوخت های فسیلی کثیف و شکافت هسته ای پیروی کند و خطرات جدی برای محیط زیست به وجود آورد و مسیر دوم که لووینز آن را “مسیر نرم” نامید، از منابع “بی خطر” انرژی تجدید پذیر مانند انرژی باد و انرژی خورشیدی استفاده کند به همراه اینکه برای افزایش حفاظت از انرژی و بهره وری انرژی تعهد دهد.
لووینز مسئله انرژی را نه تنها از لحاظ منابع محدود برای نفت و دیگر منابع انرژی مرسوم، بلکه به عنوان مشکلی از نظر مصارف ناکارآمد انرژی، همراه با عدم توسعه منابع انرژی تجدید پذیر، مورد بررسی قرار داد. لووینز اظهار داشت که تولید انرژی مرسوم هم پر انرژی است و هم منبع آلودگی قابل توجهی محسوب می شود. با توجه به تجدید نظر او در مورد مسئله انرژی، ” متخصصان محیط زیست از برنامه های موجود برای تحولات در مقیاس بزرگ انرژی انتقاد کرده اند، به ویژه برنامه هایی که به شدت به انرژی هسته ای متکی هستند . ”
“مسیر انرژی نرم” فرض می کند که انرژی فقط وسیله ای برای رسیدن به اهداف اجتماعی است و به خودی خود یک هدف نیست. مسیرهای انرژی نرم شامل استفاده کارآمد از انرژی، تنوع در روش های تولید انرژی (مطابق با مقیاس و کیفیت برای استفاده نهایی) و اتکای ویژه به تولید همزمان و “فناوری های انرژی نرم” مانند انرژی خورشیدی، انرژی باد، سوخت های زیستی، انرژی زمین گرمایی، قدرت موج ، قدرت جزر و مد و دیگر انرژی های تجدید پذیر است.
لووینز توضیح داد که عمیق ترین تفاوت بین مسیرهای نرم و سخت – تفاوتی که در نهایت آنها را متمایز می کند – تأثیر متفاوت سیاسی و اجتماعی آنها است. هر دو مسیر مستلزم تغییر اجتماعی است، ” اما انواع تحولات اجتماعی برای یک مسیر سخت، دلپذیری و پذیرش کمتری را به همراه دارند به علاوه کمتر با تنوع اجتماعی و آزادی انتخاب سازگار است و نسبت به مسیر نرم با ارزش های سنتی سازگاری کمتری دارد که این ویژگی ها استفاده از یک مسیر نرم را کاربردی تر می کند. ”
فن آوری های انرژی نرم (انرژی های تجدید پذیر مناسب) پنج ویژگی تعیین کننده دارند. آنها (۱) به منابع انرژی تجدید پذیر متکی هستند، (۲) متنوع هستند و برای حداکثر کارآیی در شرایط خاص طراحی شده اند، (۳) انعطاف پذیر و نسبتاً ساده برای درک هستند، (۴) از نظر مقیاس با نیازهای استفاده نهایی مطابقت دارند، و (۵) از نظر کیفیت با نیازهای استفاده نهایی مطابقت دارند.
فن آوری های انرژی خورشیدی مسکونی نمونه های ابتدایی فن آوری های انرژی نرم و صرفه جویی در انرژی هستند. فن آوری های خورشیدی مسکونی فعال از دستگاه های ویژه ای برای جمع آوری و تبدیل اشعه خورشید به انرژی مفید استفاده می کنند و در نزدیکی کاربرانی که تهیه می کنند واقع شده اند. فن آوری های خورشیدی مسکونی منفعل شامل انتقال طبیعی (توسط تابش، تبدیل و انتقال انرژی خورشیدی) بدون استفاده از دستگاه های مکانیکی است.
لووینز اظهار داشت که علاوه بر فواید زیست محیطی، ممکن است ملت های غربی از مسیرهای انرژی نرم، فشارهای سیاسی جهانی را کاهش دهند. به طور کلی، تأثیرات مسیر نرم نسبت به تأثیرات مسیر سخت “ملایم، دلپذیر و قابل کنترل” است. این تأثیرات بر رنج وسیعی از سطح فردی و خانگی تا تأثیرگذار بر ساختار جامعه در سطح ملی و بین المللی اعمال می شود.
لووینز دریافت که تصمیمات مهم انرژی همیشه به تدریج اجرا می شوند و تغییرات اساسی چندین دهه طول می کشد. یکی از عناصر اصلی استراتژی مسیر نرم، پرهیز از تعهدات اساسی در مورد زیرساخت های انعطاف ناپذیر است که ما را برای چندین دهه در الگوهای عرضه خاص نگه می دارد.
استراتژی انتقالی زیر به یک مسیر انرژی نرم پیشنهاد شده است: