فضاپیماهای الکتریکی با استفاده از انرژی الکتریکی سرعت خود را تغییر می دهند.
اکثر این نوع سیستم ها نیروی محرکه فضاپیما را در سرعت های بالا و به وسیله ی رانش الکترومغناطیسی (جرم واکنش) تامین میکنند. اما الکترودینامیک این سیستم با تعامل با میدان مغناطیسی سیاره بدست می آید.
فضاپیماهایی که از محرک های الکتریکی بهره می گیرند، معمولا از موشک های کمتری استفاده می کنند. زیرا نسبت به موشک های شیمیایی سرعت رانش بیشتری دارند.
با توجه به قدرت الکتریکی محدود، نیروی محرکه ی تولید شده نسبت به راکت های شیمیایی بسیار ضعیف تر است. اما نیروی الکتریکی می تواند برای مدت طولانی مقدار ثابت کوچکی را ایجاد کند.
نیروی الکتریکی می تواند به سرعت های بالایی دست پیدا کند.
البته این کار به زمان طولانی نیز دارد ولی با این حال می تواند بیشتر از موشک های شیمیایی برای برخی از ماموریت های فضایی کاربرد داشته باشد.
نیروی الکتریکی در حال حاضر یک فن آوری بالغ است. و به طور گسترده ای در صنعت فضاپیمایی مورد استفاده قرار گرفته است.
ماهواره های روسیه از چندین دهه پیش از این تکنولوژی استفاده می کنند.
پیش بینی می شود که تا سال ۲۰۲۰، نیمی از ماهواره های جدید کاملا به وسیله ی نیروی الکتریکی حمل شوند.
از سال ۲۰۱۳، بیش از ۲۰۰ فضاپیما در سراسر منظومه شمسی از نیروی الکتریکی برای نگهداری در ایستگاه ها، افزایش شعاع مدار و یا تهیه ی نیروی اولیه استفاده می کنند.
در آینده، با پیشرفته تر شدن موتورهای الکتریکی ممکن است بتوان تغییر سرعتی از مرتبه ی ۱۰۰ کیلومتر بر ثانیه را به ارمغان آورد.
چنین سرعتی کافی است تا فضاپیما را تا سیاره های بیرونی منظومه ی خورشیدی برساند، اما این تکنولوژی برای سفر های میان ستاره ای کافی نیست.
با این حال نیروی الکتریکی نیروی مناسب برای پرتاب فضاپیما ها از سطح زمین نیست. و به عنوان نیروی راننده ی اولیه برای چنین سیستم هایی، بسیار ضعیف عمل می کند.
ایده نیروی الکتریکی برای فضاپیما ها به کنفرانس کنستانتین تسیولکوفسکی در سال ۱۹۱۱ باز می گردد. اگرچه پیش از این نیز، رابرت گدارد چنین امکانی را در دفترچه شخصی خود ذکر کرده بود.
تامین نیروی محرکه ی فضاپیما به وسیله ی نیروی الکتریکی با یک راکتور هسته ای توسط دکتر تونی مارتین برای پروژه بین ستاره ای Daedalus در سال ۱۹۷۳ در نظر گرفته شد. اما رویکرد بدست آمده در ابتدا به دلیل انرژی تولیدی ناچیز و تجهیزات سنگین مورد نیاز برای تبدیل انرژی هسته ای به الکتریسیته رد شد.
از دیگر دلایل مهم این بود که در نتیجه ی شتاب کم، یک قرن طول می کشید تا سرعت مورد نظر به دست آید.
به هر شکل، پس از آن در آزمایشات عملی انجام شده، موفقیت این سیستم مشاهده شد. و در یک ماموریت پس از پرتاب ماهواره در تاریخ ۳ فوریه ۱۹۷۰، استفاده از این نیروی محرکه برای اولین بار آزمایش شد.
در اوایل دهه ی ۲۰۱۰، بسیاری از تولید کنندگان ماهواره ای گزینه های نیروی الکتریکی را عمدتا برای کنترل سرعت و جهت در مدار، برای ماهواره های خود ارائه دادند.
در حالی که برخی از اپراتورهای ماهوارهای تجاری ایده ی دیگری داشتند.
آنها استفاده از این نیروی محرکه را برای قرار گرفتن در مدار ژئوسنیک، به جای موتورهای شیمیایی سنتی، ترجیح دادند.
موتور های موشکی که دارای نیروی الکتریکی هستند، در مقایسه با موشک هایی که محرک شیمیایی دارند، نیروی بسیار کمتری را در اختیار دارند.
این اتفاق نیز به سبب آن است که نیرویی که محرک الکتریکی ممکن است در یک فضاپیما فراهم آورد، بسیار کوچکتر از نیروی محرک های شیمیایی در زمان مشابه است.
یک موشک شیمیایی به طور مستقیم به وسیله ی احتراق انرژی تولید می کند. در حالی که یک سیستم الکتریکی چندین مرحله را طی می کند.
با این حال، موشک های الکتریکی سرعت بالاتری را در مدت زمان طولانی تولید می کنند.
البته فضاپیمای معمولی شیمیایی متفاوت اند، این محرک ها نیروی موتور ها را تنها در فواصل زمانی کوتاهی تامین می کنند.
در نزدیکی یک سیاره، نیروی محرکه کم، ممکن است جاذبه گرانشی سیاره را جبران نکنند.
در این حالت موتور الکتریکی نمی تواند نیروی کافی برای بلند کردن وسیله نقلیه از سطح سیاره را ارائه دهد. اما رانندگی با همین نیروی کم برای یک فاصله زمانی طولانی می تواند اجازه دهد که یک فضاپیما در نزدیکی یک سیاره مانور دهد.
این نوع از موتور، واکنش موشک مانند دارد که از انرژی الکتریکی برای به دست آوردن نیروی رانش استفاده می کند.
برخلاف موتورهای موشک، این نوع موتور ها لزوما دارای نازل های موشکی نیستند. و بنابراین بسیاری از انواع این وسایل در دسته ی راکت ها در نظر گرفته نمی شوند.
موتور هایی با نیروی محرکه الکتریکی برای فضاپیما ها، ممکن است بر اساس نوع نیروی مورد استفاده برای سرعت بخشیدن به یون های پلاسما به سه خانواده تقسیم شوند: